دانلود رمان | آوای خیس منبع رمان های ایرانی
آوای خیس بزرگترین منبع دانلود رمان های ایرانی جدید ، رمان های پرطرفدار ، عاشقانه ، پلیسی ، انتقامی ، طنز ، اربابی ، ازدواج اجباری ، مافیایی pdf
دانلود رمان | آوای خیس منبع رمان های ایرانی
پشتیبانی آنلاین
کانال تلگرام آوای خیس
دانلود رمان عاشقم باش لطفا pdf از فاطمه زهرا شهابی

دانلود رمان عاشقم باش لطفا pdf از فاطمه زهرا شهابی

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر

ژانر رمان: عاشقانه،اجتماعی،درام

خلاصه رمان عاشقم باش لطفا

-میدونی، من و تو همیشه از این نظر با هم فرق داشتیم، پناه. تو عشقو میشناختی. میدونستی دوست داشتن یعنی چی!

پدر و مادرت ده سال بدون بچه بودن، پس توام دوست نداشتی اینو تجربه کنی. من حاال میفهمم.

ولی به من حق بده. میدونم زود؛تصمیم گرفتم اما من واقعا آماده بچه دار شدن نبودم.

اونم یه بچه از تو! همه فکر میکردن تو خواهر منی، خودت گفتی چیز بیشتری بهشون نگم. بعد میرفتم میگفتم چی؟!

میگفتم خواهرم از منِ ..

قسمتی از رمان

در ورودی را به آرامی گشودم. سرش را بالاگرفت و خیره نگاهم کرد… و من هنوز هم با دیدن آن چشمان سبز و

گیرایش، سرم را پایین میانداختم! هیچ گاه چشم هایم را به آن مرد ندوخته بودم… به خوبی میدانستم نباید وارد جزئیاتش

شوم. او حتی در یک نگاه هم آن زیبایی و جذابیت خیره کننده اش را به رخم میکشید!

زمزمه کردم:

_سلام.

لحن و صدایش با همیشه فرق داشت:

_سلام. می تونم بیام تو؟

آنقدر بلند قامت بود که برای نگاه کردن به چهره اش باید زحمت زیادی میکشیدم. به گمانم تعجب را درون چشمانم

خواند… ادامه داد:_باید باهات حرف بزنم.

از همان دیدار اولمان مرا همین طور راحت و خودمانی خطاب میکرد _بله، بفرمائین داخل.

در را بیشتر به رویش گشودم و خودم را کمی کنار کشیدم تاوارد سالن شود… شاید این سومین باری باشد که به این خانه

آمده است. هنگامی که بر روی مبل چرمی خانه نشست و کت تیره رنگش را مرتب کرد، زبان باز کردم:

_چی میل دارین واستون بیارم؟

بر عکس او، من همیشه احترامش را نگه میداشتم. هشت سالی از من بزرگتر بود… از کودکی آموخته بودم احترام به

بزرگتر واجب است!

با صدای کلفت و بمش پاسخ داد _چیزی نمیخورم. بیا بشین.

سرم را در پاسخ تکان دادم و من هم بر روی یکی از آن مبل ها نشستم…

از طرفی دل نگران مادرم بودم و از طرفی هم دلم میخواست حرف هایش را بشنوم. دستم را در هوا تکان دادم و گفتم:

_شروع کنین لطفا… گوش میکنم.

 

قیمت47000

 

چند امتیاز ستاره میدی به این رمان ؟؟

برای ثبت امتیاز روی ستاره کلیک کن

امتیاز کل : 4 / 5. تعداد رای : 331

خلاصه رمان
-میدونی، من و تو همیشه از این نظر با هم فرق داشتیم، پناه. تو عشقو میشناختی. میدونستی دوست داشتن یعنی چی! پدر و مادرت ده سال بدون بچه بودن، پس توام دوست نداشتی اینو تجربه کنی. من حاال میفهمم. ولی به من حق بده. میدونم زود؛تصمیم گرفتم اما من واقعا آماده بچه دار شدن نبودم. اونم یه بچه از تو! همه فکر میکردن تو خواهر منی، خودت گفتی چیز بیشتری بهشون نگم. بعد میرفتم میگفتم چی؟! میگفتم خواهرم از منِ ..
مشخصات رمان
  • نام رمان
    عاشقم باش لطفا
  • ژانر
    عاشقانه،اجتماعی،درام
  • نویسنده
    فاطمه زهرا شهابی
  • صفحات
    3808
اگر نویسنده این رمان هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
کامنت ها

ورود کاربران

آخرین رمان ها
  • ناشناسخیلی خیلی قشنگ بود مثل قصه های پریان بود مثل دیو و دلبر...
  • محمدتقی ریاحییادش بخیر🥹 حدود شش سال پیش (سال ۱۳۹۸) وقتی تازه سیزده سالم بود این رمان رو خوندم...
  • ناشناسخب به این امید که از این داستان ها برای کسی پیش نیاد...
  • partoرمان عسل بسیار زیبا بود ولی میخوام بدونم نویسنده م.مودب پور بود...
  • ماریاچرا نمیتونم فایل رو پیدا کنم...
  • ...عالیییییی بود...
  • هدیمن اولین بار چندسال پیش این رمان رو خوندم و از اون موقع تا الان شاید نزدیک به ۱۰...
  • نارهسلام نویسنده‌ی عزیزم وقت بخیر رمان تون خیلی عالی بود با یه پایان جذاب و شیرین و...
  • Maryamقشنگه...
  • Hedخیلیییی زیباس...
تبلیغات متنی
درباره سایت
دانلود رمان | آوای خیس منبع رمان های ایرانی
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 6621 نوشته
  • 8 برگه
  • 3653 کامنت
  • 256 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان | آوای خیس منبع رمان های ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.