دانلود رمان ساز دلم از فاطمه زارعی pdf
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر
ژانر رمان: عاشقانه
سازش برای من یک شروع بودودربچه ای برای دیده شدن،. خلق یه عاشقانه آرام.دغدغه های یک مادر.همسر….
درلحظه هات سخت زندگی ام.در اوج تنهایی سازش سرم روگرم خودش کرد.
وانقدر در این عاشقانه آرام غرق خودم شدم که فراموش کردم چقدر تنهام…
قسمتی از رمان
گل رو برداشتم. با پیرزن تخت بغلی و دخترش خداحافظی کردم. همراه خسرو از بیمارستان بیرون رفتم و سوار ماشین عیسی شدم.
جلوی در خونه پارک کرد. دستگیره ی در رو پایین کشیدم و ممنونی زیر لب گفتم. وارد خونه شدم و چشمم به سفره ای که هنوز پهن بود، افتاد.
سبد گل رو روی اپن گذاشتم خونه بدون مامان همه جاش بوی غربت میداد. سفره رو جمع کردم و بعد از شستن ظرف ها،
دوش گرفتم آب گرم کمی سبک ترم کرد. در کمد رو باز کردم تا لباس بردارم. برگه های روی در کمد که با خط کرد. هر بار خوندنش بهم حسی خوبی می داد.
نوشته بودم، توجه ام رو جلب این بار بین اون همه کاغذی که به در کمدم چسبونده بودم، فقط یکی ه ام رو جلب کرد که نوشته بود:
شادی متضاد غم نیس، شادی کنار اومدن با غمه. کنار میام من با این نگرانی با این حجم عظیم غم روی قلبم کنار میام مقوای سفیدی
رو که لوله شده توی کمد بود، برداشتم و باز کردم. عکس اسکناس های ریز و درشت رو لمس کردم من فعلا تنها چیزی که نیاز داشتم همین بود.
نه ماشین لکسوز گوشه ی مقوا و مطب مشاوره ای که کنارش بود و نه لباس عروسی که تصویر صورتم رو روش چسبونده بودم. مقوایی رو که اسمش
رو تابلوی کائنات گذاشته بودم، لوله کردم و توی کمد گذاشتم. به ساعت دیواری روی دیوار که ساعت چهار و نیم رو نشون می داد، نگاه کردم.
ضربه ای روی گونه ام زدم چرا متوجه نشدم چقدر زود ساعت گذشت. هر چی که به دستم رسید پوشیدم، بدون اینکه توجهی به مدل و رنگش کنم.
کاغذ مچاله شده توی سبد گل رو برداشتم و توی کوله ام انداختم. کتونی های سفید رو توی پام کشیدم. دوان دوان به سمت بیرون رفتم.
با صدای خسرو از دویدن دست کشیدم: -نهال خانم. همونطور که پشتم بهش بود، گفتم: بله. -شما گفتی میخوای استراحت کنی
قیمت40000
سازش برای من یک شروع بودودربچه ای برای دیده شدن،. خلق یه عاشقانه آرام.دغدغه های یک مادر.همسر....
درلحظه هات سخت زندگی ام.در اوج تنهایی سازش سرم روگرم خودش کرد.
وانقدر در این عاشقانه آرام غرق خودم شدم که فراموش کردم چقدر تنهام...