خلاصه رمان:
از وقتی به یاد دارم توی گداخونه ی شوهر خاله ام کار میکردم، نصف عمرم به آشپزی واسشون گذشت و نصف
دیگه اش به گلفروشی سر چهار راه های شهر، شیشه ی ماشین هر مردی پایین میومد، اندام کرشمه ی چهارده
ساله هوس اش و شعله ور میکرد،تموم اتفاقات و مو به مو به خاله ام میگفتم، اما اون زنه سیاه دل گوشش
بدهکار نبود و فقط پول و میشناخت!میون زندگی جنجالی و پر از بدبختیم المیرا و شوهرش سر راهم قرار گرفتند،
زن و شوهری که سالیان سال دنبال دوا درمون و به فرزند خوندگی گرفتن بچه بودن و به هر دری میزدن به بن
بست میخوردند، زندگیم تو بدترین حالت خودش پیش میرفت تا اینکه المیرا پیشنهاد داد...
- نام رمان: نازدار
- ژانر: عاشقانه،واقعی
- نویسنده: مهدخت مرادی و فرزانه شورکی
- صفحات: 1428
خلاصه رمان:
اِلین دختری جسور و سرسخت که خیانت پدرش دانه آتشین نفرت را در دلش میکارد.
آتشی که به مرور شعله هایش بر زندگی به رقص در میآید...تنفر از مردان وسیله ای برای سرگرمی و گذراندن
امورات زندگی خود و مادرش میشود. کسی که مهر هرزگی بر پیشانیاش میکوبانند! میشکند قلب ، میکشد
وسوسه و تیغ میزند جیب مرد هایی که هوسشان برای به بند کشیدناش حریصانه به جسم و روحشان چنگ
میزند...حال آران نیکزاد مردی پرجذبه که از هرزهگری رو دست ندارد سر راه اِلین قرار میگیرد و دل در گرو اش
میبندد و نامزد اجباری خود را پس میزند...و در پی این دلدادگی یکطرفه زندگی ها زیر و رو میشود و...
- نام رمان: بِلیز
- ژانر: عاشقانه،اجتماعی،تجاوزی،انتقامی،هیجانی
- نویسنده: مهدخت مرادی و فرزانه شورکی
- صفحات: 2386