دانلود رمان انقضای عشق تو pdf از آذر یوسفی و زهرا زنده دلان
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر
ژانر رمان: عاشقانه
خلاصه رمان انقضای عشق تو
جانا پرستش، دختری ساده و عاشق پیشهست که توی یک آژانش هواپیمایی مشغول به کاره
آژانسی که مدیریتش با صمیمیترین دوست برادرشه و جانا از بچگی دلدادهی اونه. جانا سعی میکنه
با جذابیت و لوندیهاش باربد سرسخت رو عاشق خودش کنه اما نتیجهی تلاشهاش فاجعه ای رو به بار میاره که…
هدف از نوشتن رمان انقضای عشق تو، نشون دادن عواقب روابط ناسالم با افرادیه که برای سرگرمی وارد رابطهی احساسی میشن و
به رابطه به چشم برطرف کردن نیازهای جنسی نگاه میکنند.
قسمتی از رمان
در حالی که کلاه حولهم رو روی موهای نمدارم می کشیدم، با لحنی بی اهمیت و پر آرامش گفتم: -نخوابیدی که!
اگه خسته نیستی پاشو برو. نشستی به در و دیوارا نگاه می کنی که چی؟!
به ضرب سرش رو بالا آورد و مات نگاهم کرد. این نگاه برام آشنا بود. شاید صدمین دختری بود که اینطوری نگاهم می کرد.
من کی اینقدر کثافت شدم؟ کی با باربد اینکارو کرد؟ نگاهمو از چشم های سرخش گرفتم و صدای مغزم رو نادیده گرفتم.
در حالی که توی آیینه نگاه می کردم و دست روی ته ریشم می کشیدم گفتم:
-این مظلوم بازیارو جلوی من در نیار. نگاهش پر از حرص و نفرت بود و از عصبانیت نفس نفس می زد.
سشوار رو توی برق زدم که صدای نازکش بلند شد: -فکر کردی خیلی زرنگی نه؟ پدرت رو در میارم!
بی اراده قهقهه زدم. سشوار رو میز گذاشتم و در حالی که یک دستمو به میز کنسول تکیه داده بودم گفتم:
-اتفاقا اونی که فکر می کرد زرنگه تویی!
فکر کردی خرم نمی فهمم یه مدته به هر شکلی خودتو سر راهم قرار میدی که مخمو بزنی؟
این خونه و ماشین چشمتو گرفته نگو نگرفته! در ضمن، پارسارو که می شناسی؟!
رفیق شفیق منه! قبل از اینکه مخ یکیو بزنی، بگرد ببین اطرافیانش تورو نشناسن که اینجوری دستت رو نشه.
فکر کردی چون اون بچه رو گول زدی و ازش پول چاپیدی منم می تونی؟! چشماش از بهت و نفرت گرد شده بودند.
نگاهی پر نفرت به سرتام کرد و مشغول پوشیدن لباساش شد. از این کنارم بمونه. هنوز پر غرور بود وقتی سمتم اومد و
خیره تو چشمام گفت: -خیلی کثافتی! خیلی! تقاصشو پس میدی! -اوکی تو درست میگی.
حالا برو بیرون! اشک توی چشماش حلقه زد! می دونستم گریه کردنش به خاطر خوابیدنش با من نیست.
به خاطر این بود که دستش اینطوری پیشم رو شده بود و به این شکل از خونم مینداختمش بیرون!
دختری که خیلیارو گول زده بود، حالا توسط من خرد و خاکشیر شده بود و هیچ کاری هم نمی تونست انجام بده!
وقتی دیدم داره بر و بر با غیض نگاهم می کنه، دهنم رو باز کردم تا حرف دیگه ای بارش کنم که راهشو کشید و رفت.
محکم در اتاقو بهم کوبیدم و عصبی غریدم: -لعنت به همتون! البته واژه ی “همتون” خود باربد مهرزاد رو هم شامل می شد.
من از باربدی که توی آیینه اتاقم می دیدم راضی نبودم. شاید از نظر دیگران بهترین و موفق ترین و جذاب ترین باشم،
ولی از نظر خودم، من فقط می تونستم برادر خوبی باشم. تختی رو برداشتم و همراه با فحش غلیظی توی سبد لباس چرکا انداختم.
قیمت47000
جانا پرستش، دختری ساده و عاشق پیشهست که توی یک آژانش هواپیمایی مشغول به کاره آژانسی که
مدیریتش با صمیمیترین دوست برادرشه و جانا از بچگی دلدادهی اونه. جانا سعی میکنه با جذابیت و
لوندیهاش باربد سرسخت رو عاشق خودش کنه اما نتیجهی تلاشهاش فاجعه ای رو به بار میاره که…
هدف از نوشتن رمان انقضای عشق تو، نشون دادن عواقب روابط ناسالم با افرادیه که برای سرگرمی وارد رابطهی
احساسی میشن و به رابطه به چشم برطرف کردن نیازهای جنسی نگاه میکنند....
وااایی خیلی ممنونم من خیلی دنبال این رمان می گشتم که پیداش نکردم
و الان از سایت خوبتون گرفتم
ممنونم از سایتتون عالییییع من بیشتر رمان هام رو از این سایت میگیرم